چه تفاوتی بین حجاب و عفاف وجود دارد ؟
چه تفاوتی بین حجاب و عفاف وجود دارد ؟
ما پیوسته درباره حجاب، مطالب مختلفى شنیدهایم ولى مسأله اصلى و بنیادین، عفت است؛ عفت فراتر از حجاب است.
حجاب، همان پوشش ویژه و عفت، یک خصلت، بینش و منش است.
حجاب پوشش بیرونى است، ولى عفت هم پوشش بیرونى و هم پوشش درونى است.
حجاب مىتواند ریایى، تحمیلى، ظاهرى یا غیر اختیارى باشد؛ ولى عفت، یک خصلت و ارزش اختیارى است. عفت نمودهاى گوناگونى دارد؛ از جمله: عفت در نگاه، عفت در سخن، عفت در شهوت و… ممکن است کسى حجاب مناسب داشته باشد ولى عفت در نگاه، سخن گفتن و یا امور جنسى نداشته باشد که این خود نمونه حجاب بدون عفت است، بنابراین براى سالم سازى جامعه باید به دنبال عفت عمومى باشیم تا حجاب آگاهانه گسترش یابد.
1- حجاب و عفاف هر دو به معنی مانع و بازدارنده هستند ، اما حجاب مانع و بازدارنده ظاهری است ولی عفاف مانع و بازدارنده باطن است.
2- بین حجاب و عفاف تاثیر متقابل وجود دارد ، به این ترتیب که هرچه عفاف درونی و باطنی انسان بیشتر باشد باعث رعایت حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می شود و در مقابل نیز هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد موجب تقویت و افزایش و دستیابی انسان به مراتب بالاتر عفاف میگردد .
3- همانطور که برخورداری از حجاب و پوشش ظاهری به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست ، عفاف بدون حجاب و پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست . لذا نمیتوان خانم یا آقایی که عریان و یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود را عفیف دانست.
4- رعایت حجاب و پوشش ظاهری بر اساس ویژگی تاثیر ظاهر انسان در باطن او ، حد اقل یکی از علامت ها و نشانه های عفاف است.
5- ممکن است برخی افراد حجاب و پوشش ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش به طور کامل ایجاد نکرده باشند . از سوی دیگر ممکن است افرادی بدون رعایت حجاب ظاهری ادعای عفیف بودن نمایند و بگویند ” آدم باید قلبش پاک باشد ” ولی باید بدانند که قلب و درون پاک ، ظاهر پاک را میپروراند . و هرگز قلب پاک میوه تلخ و ناپاک بدحجابی و یا بی حجابی نمی رویاند.
6- بنا بر این میتوان گفت رابطه بین حجاب و عفاف مانند رابطه ریشه و میوه است . یعنی :
عفاف ریشه حجاب و حجاب میوه عفاف است.
دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است.
بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.
عفاف از منظر امام خمینی (ره)
امام خمینی(ره) طی سفارش های متعدد درباره عفاف، زنان جامعه اسلامی را به تبعیت از حضرت زهرا علیهاالسلام فراخوانده، می فرمایند: »بانوان محترم ایران ثابت کردند که در دژ محکم عفت و عصمت هستند و جوانان صحیح و نیرومند و دختران عفیف و متعهد، به کشور تسلیم خواهند کرد و هیچ گاه در آن راه هایی که قدرت های بزرگ برای تباه کردن کشور، پیش پای آنها گذاشته بودند، نخواهند رفت».«زن ها باید در میدان زهد و تقوا و عفاف و تحصیل و مجاهده و دفاع از اسلام، از حضرت زهرا علیهاالسلام تبعیت کنند. «
تاثیر متقابل حجاب و عفاف
حجاب و عفاف، به صورت متقابل و دو سویه بر یکدیگر اثر گذار و از همدیگر اثر پذیرند؛ از یک سوی، عفاف و تسلط برخود غریزی، آثاری دارد که متناسب با عفت در هر ساحت و عرصه ای، در رفتار ،گفتار و تعامل اجتماعی فرد عفیف پدیدار می گردد.
قرآن کریم آنجا كه مؤمنان را به حجاب رفتاری(= غض بصر) فرا می خواند و هم آنجا که دستور می دهد
تا از پشت پرده، با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند، آثار خلقی و نفسانی چنان رفتاری را در هر دو مورد باز می گوید.
در مورد نخست «تزکیه» را کارکرد و اثر فروبستن چشم و برآیند حجاب رفتاری می داند:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ» (نور/30)
در مورد دوم، قلمروی بیشتری برای عفاف یاد می کند و حفظ حجاب در هنگام معاشرت مردان و زنان نامحرم را مایه پیدایش و یا افزایش طهارت و پاکی قلب برای هر دو سوی تعامل و معاشرت، ارزیابی می کند:
«وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ» (احزاب/53)
بدین سان حجاب و عفاف هریک بر پیدایی و تداوم دیگری، اثرگذارند.