«شهید گمنام.»
در معراج،روى ڪفنش نوشتہ بودیم:
«شهید گمنام.»
بارها مے خواستیم براے تشییع بفرستیمش تهران؛ ولے دلم نمےآمد. در دلم یكے مےگفت:
دست نگهدار تا موقعش برسد.
بہ خودم گفتم: «همتے مكانیك تفحص
وقتے دنبال آچار مىےگردد، صلوات
مےفرستد؛ چرا من با صلوات، دنبال
پلاك شهید نگردم؟»
همین ڪار را ڪردم و دوباره سراغ پیڪر
رفتم و ڪفنش را باز ڪردم. در جمجمہ
شهید، قطعهاى گِل بود. آن را درآوردم،
دیدم پلاك شهید است.
اللّهمّ صلّ على محمّد وآل محمّد
?منبع : راوى: گل محمدى، به نقل از: محمّد احمدیان، ر. ك: نشانه، ص 24