شعر مهدوی
چشمی که دریا می شود روزهای جمعه
محبوب “زهرا” می شود روزهای جمعه
توبه همان اشک ست بااشکی که دارم
این دیده “زیبا” می شودروزهای جمعه
گر چه گناه کارم ، ولی با دست زهرا
این نامه امضا می شود، روزهای جمعه
خیلی دلم، حال و هوای ” گریه ” دارد
در سینه غوغا، می شودروزهای جمعه
از اول هیئت ، همیشه رسم این است
با روضه معنا ، می شودروزهای جمعه
عطر حرم تا بر مشام جان من می آید
دردم ” مداوا ” می شودروزهای جمعه
فرقی به فرزندان ” زهرا ” نیست ، اما
باب الحسین وامی شودروزهای جمعه
هر جا که نامی از ” حسین ” آید یقینا
عرش “معلی"، می شود روزهای جمعه
با روضه های “شاه” بی لشگر” همیشه
غم خانه بر پا می شود،روزهای جمعه
چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر
هر قامتی ، تا می شودروزهای جمعه
اصلاً نمی خواهم دگر روضه بخوانم
…مادرکه تنها می شود روزهای جمعه