آوای دل

خانهتماس ورود
  • « بنای قتل امام حسین سلام الله علیه را چه کسی گذاشت؟
  • ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . . »

ساربان، انگشت و انگشتر حسین بن علی(ع)"

ارسال شده در 9 مهر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

ساربان، انگشت و انگشتر حسین بن علی(ع)”

روزى در مراسم حجّ و طواف کعبه الهى، زنى چون دیگر مسلمان‌ها مشغول طواف کردن بود، در حالتى که دستش از آستین لباسش بیرون و نمایان بود، که ناگاه مرد بوالهوسى – که او نیز مشغول طواف کعبه الهى بود – چشمش به آن زن افتاد و دید که دستش نمایان است، نزدیک او آمد و دست خود را بر روى مُچ دست زن کشید …

در این لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد – هوس باز – به دست آن زن – بى مبالات – چسبیده شد؛ و هر چه تلاش کردند نتوانستند دست خود را از یکدیگر جدا سازند.

افرادى که در حال طواف بودند،
اطراف این زن و مرد جمع شدند و هرکس به نوعى فعالیّت کرد تا شاید دست هاى این دو نفر را از یکدیگر جدا کنند، ولى سودى نبخشید؛ و در اثر ازدحام جمعیت، طواف قطع گردید.
و بعد از آنکه ناامید گشتند، فقهاء و قضات آمدند و هر یک به شکلى نظریّه اى صادر کرد:
بعضى گفتند:
باید دست زن قطع شود؛ چون دستش را ظاهر گردانیده و سبب فساد و گناه شده است و
برخى گفتند:
بلکه مرد مقصّر است؛ و باید دست او قطع گردد.
چون بین آن‌ها اختلاف نظر پیدا شد و نتوانستند این مشکل را حلّ نمایند،
به ناچار در جستجوى اهل بیت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه علیهم اجمعین بر آمدند؛
و سؤال کردند که کدام یک از ایشان در مراسم حجّ مشارکت کرده است؟

گفته شد:
حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام شب گذشته وارد مکّه شده است؛ و تنها او مى تواند مشکل گشا باشد،
پس شخصى را فرستادند تا امام حسین علیه السلام را در آن جمع بیاورد.

وقتى حضرت ابا عبداللّه علیه السلام در آن جمع حضور یافت،
امیر مکّه خطاب به حضرت کرد و گفت:
یابن رسول اللّه!
نظر شما درباره این مرد و زن چیست؟
حضرت رو به جانب کعبه الهى نمود و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند کرد و دعائى را زمزمه نمود؛ و چون دعاى حضرت خاتمه یافت دست مرد از زن جدا شد.
ـ امیر مکّه پرسید:
اکنون آن‌ها را چگونه مجازات کنیم؟

امام حسین (علیه السلام ) فرمودند:
دیگر مجازاتى بر آن‌ها نیست،
(زیرا خداوند توانا آن‌ها را مجازات نمود).

آنچه که جانسوز است اینست که آن شخص سلیم بن کلب کوفی نام داشت و پس از این واقعه به پای حضرت افتاد و گفت از خدا می‌خواهم عمری به من دهد که بتوانم جبران کنم …

سال‌ها بعد در غروب واقعه عاشورا زمانی که جسم عریان اباعبدلله علیه السلام در گودال قتلگاه‌‌ رها شده بود سلیم ساربانی بود که از آنجا عبورش افتاد و انگشتر حضرت چشمانش را گرفت و چون هرچه سعی کرد موفق به درآوردن آن نشد دست به خنجر برد و انگشت را با انگشتر ربود…

منابع:
تهذیب الا حکام: ج ۵، ص ۴۷۰، ح ۲۹۳،
مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴، ص ۵۱


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آوای دل

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • احترام به والدین
  • احکام
  • اخبار و رویدادها
  • اخلاقی
  • اذکار و دعاها
  • اعیاد ومناسبتها
  • امام زمان(عج)
  • بدون موضوع
  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • بیداری از خواب غفلت
  • تربیت فرزند
  • تلنگر
  • حجاب وعفاف
  • حدیث نوشته
  • حفظ قرآن
  • خداوند تبارک
  • خرافات
  • دانستنی های پزشکی
  • دهه ولایت
  • روانشناسی کودکان
  • روایات
  • سخن امیرالمومنین
  • سخنان بزرگان
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • سلامت بانوان
  • شهدا شرمنده ایم
  • صلوات
  • طب سنتی
  • طلبگی
  • عبادت و بندگی
  • عکس نوشته
  • غدیر
  • فاطمیه
  • قرآن
  • متفرقه
  • محرم
  • محرم
  • مذهبی
  • نماز
  • نهج البلاغه
  • همسرداری
  • پزشکی
  • پزشکی
  • پژوهشی

Random photo

راهکار رفع افسردگی و اضطراب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟