تقدیم به مدافعان حرم
تقدیم به مدافعان حرم
یاد کسی که سوی حرم پر کشید و رفت …
از قید و بند عشق زمینی رَهید و رفت …
قُقنوس هم به اوج پَرش غبطه می خورَد
با بالهای عرشیِ عشقش پرید و رفت …
ماها به گَرد پای جنونش نمی رسیم
حسرت میان این دل مان آفرید و رفت …
بیدار شد ز خواب عَدَم ، صبحِ زودِ زود
فرزند خردسال خودش را ندید و رفت …
جز “صاحِبُ الحَرَم” به کسی دل نبسته بود
دل را ز خانِمان خودش هم برید و رفت …
یک دَم حواس گوشِ خودش را نکرد ، پرت
بانگِ “انا الغریبِ” حرم را شنید و رفت …
یک جمله روضه خواند ، ز غمهای کربلا
از داغ هتکِ حُرمت زینب خمید و رفت …
جان را به قیمت حرمش داشت می فروخت
ارباب آمد و همه اش را خرید و رفت …
ما کوچه باز کرده و هِی سینه می زدیم
او از میان کوچه ی هیئت دوید و رفت …
ما سینه می زدیم و سپر کرد ، سینه را
بر قله ی حقیقت روضه رسید و رفت …
عزم سفر به سوی خدا داشت ، آن جوان
شد پیشوندِ اسم قشنگش ” شهید ” و رفت
خوشا به شهادت شون ان شاءالله که نصیب ما هم بشه