بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم
بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم
سجده پس از خدا برم بر کف پای مادرم
گر طلبد زمن گهی، سر به اشاره حاضرم
جان به دو دست آورم بهر رضای مادرم
مرغ اذان! مخوان که او تا به سحر نخفته است
من کنم این سحر ادا فرض قضای مادرم
ارزش اشک یک شب اش به ز هزار جان من
پس تو بگو ز چه کنم هدیه برای مادرم