آوای دل

خانهتماس ورود

موضوع: "بدون موضوع"

شمایی که می‌گویید جنگیدن در کشوری دیگر کار اشتباهی است بدانید که .....

ارسال شده در 3 آبان 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

برشى از وصيت نامه شهيد مدافع حرم حجت اصغرى شربيانى؛

شمایی که می‌گویید جنگیدن در کشوری دیگر کار اشتباهی است بدانید امام حسین (ع) در مدینه زندگی می‌کرد ولی در عراق و کربلا به شهادت رسید. امام حسین (ع) برای احیای دین جدش و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و این نیز خود گواهی برای ماست که ببینیم چگونه تاریخ در حال تکرار شدن است و چگونه یزیدیان زمان زمام امور را در دست گرفته‌اند و چگونه چهره اسلام را با تفکری صهيونیستی و تکفیری که آمیزه‌ای از تفکرات یهود است مخدوش می‌کنند و با معرفی اسلامی پر از توحشی و معرفی آن به جهانیان هستند.
هر کس به نوبه خود باید تکلیف خود را ادا کند و قدم در راه مقتدای خود حسین بن علی (ع) بگذارند. همه آزادگان و محبین به اباعبدالله (ع) وظیفه داریم در این راه قدم بگذاریم و برای ظهور منتقم زمینه‌سازی کنیم.
چه زیبا فرمود خمینی کبیر که راه قدس از کربلا می گذرد و این جمله هر زمانی بیشتر نمود پیدا می کند که هر سال اربعین پرچم‌های سپاه خراسانی این نکته نورانی امام (ره) را یادآوری می کند

نظر دهید »

مهم اینست که کلیدها دست خداست

ارسال شده در 3 آبان 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

 مهم نیست که قفلها دست کیست

مهم اینست که کلیدها دست خداست

در این شب معنوی از ته دل دعا میکنم

شاه کلید تمام قفلها را از خداوند هدیه بگیرید

شبتون بخیر

نظر دهید »

ماجرای نبش قبر حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیها

ارسال شده در 3 آبان 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

ماجرای نبش قبر حضرت رقیه بنت الحسین سلام الله علیها در سال ۱۲۴۲ دفن شدن حضرت رقیه سلام الله علیها با غل و زنجیرهای اسارت

ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبرحضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب ‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه در سال ۱۲۸۰ هجری ،را نقل می کند : جناب سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهی ميشد بعداز نبش قبر حضرت رقیه مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می ‌آمد ، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد.

میگفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی چادر یا لباس سیاه پیچیده وکفن شده بود.بخشی ازصورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی ، کبود و مجروح بود . سپس به همراه شیون ایشان،صدای ضجهُ زاری از مردم برمیخواست.

اما شرح حکایت:

قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علماء شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌ هاي پاكيزه بپوشند، به دست هركس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.

صلحاء و بزرگان دركمال آداب غسل كردندُ لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچكس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد،چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.

حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌ الله عليها،ميان لحد و كفن صحيحُ سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّد ابراهیم در قبر رفت، همينكه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هی ميگفت: «اي واي بر من..واي بر من..

به ماگفته بودند يزيدبن معاویه لعنة الله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده،چونکه دختر با پيراهن خودش دفن شده.
من بدن را منتقل نمي كنم مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان “رقيّه بنت الحسين” شناخته نشودُ من نتوانم جواب بدهم.

سيّد بدن شريف رااز ميان لحد بيرون آوردُ بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه ميشد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌ گذاشت. پس از فراغ از نماز بر مي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. از معجزه ی آن حضرت اينكه سيّد در اين سه روز احتياج به غذاُ آبُ تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.

دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را “سيّد مصطفي” گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.

اين قضيه درسال ۱۲۴۲ هجري شمسي رخ داده و درکتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شدهُ درآخر اضافه کرده است: آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود ، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.

پس از در گذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد ، فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به “مستجاب الدعوه هستند.

منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸
اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸
تراجم اعلام النساء، جلد ۲،صفحه۱۰۳
و…

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 599
  • 600
  • 601
  • ...
  • 602
  • ...
  • 603
  • 604
  • 605
  • ...
  • 606
  • ...
  • 607
  • 608
  • 609
  • ...
  • 1338
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آوای دل

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • احترام به والدین
  • احکام
  • اخبار و رویدادها
  • اخلاقی
  • اذکار و دعاها
  • اعیاد ومناسبتها
  • امام زمان(عج)
  • بدون موضوع
  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • بیداری از خواب غفلت
  • تربیت فرزند
  • تلنگر
  • حجاب وعفاف
  • حدیث نوشته
  • حفظ قرآن
  • خداوند تبارک
  • خرافات
  • دانستنی های پزشکی
  • دهه ولایت
  • روانشناسی کودکان
  • روایات
  • سخن امیرالمومنین
  • سخنان بزرگان
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • سلامت بانوان
  • شهدا شرمنده ایم
  • صلوات
  • طب سنتی
  • طلبگی
  • عبادت و بندگی
  • عکس نوشته
  • غدیر
  • فاطمیه
  • قرآن
  • متفرقه
  • محرم
  • محرم
  • مذهبی
  • نماز
  • نهج البلاغه
  • همسرداری
  • پزشکی
  • پزشکی
  • پژوهشی

Random photo

راهکار رفع افسردگی و اضطراب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟