آوای دل

خانهتماس ورود

موضوع: "بدون موضوع"

زیبا ترین دختر دنیا

ارسال شده در 3 آذر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

زیبا ترین دختر دنیا

بر گزیده ای از علامه جعفری

از علامه محمد تقی جعفری فیلسوف و مفسر بزرگ می پرسند چی شد که به این کمالات رسیدی ؟!
علامه می گوید که هر چه دارد از کراماتی است که به دنبال یک امتحان الهی نصیبشان شده او خاطره ای تعریف می کند :«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم . خیلی مقید بودیم که ، در جشن ها مجالس جشن بگیریم ، و ایام سوگواری را سوگواری می گرفتیم ، شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه (س) نماز مغرب و عشا می خواندیم و یک شربتی می خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن ترتیب می دادیم .

یک آقایی به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی ، که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود کتابی هم نوشته بود به نام شناسنامه خر . آن ایام مصادف شده بود با قلب الاسد (۱۰ الی ۲۱ مرداد ) که ما خرما پزان می گوییم نجف با ۵۰ درجه خیلی گرم می شد . آن سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه هایی بوجود آمده بود که عربهای بومی را اذیت می کرد ما ایرانیها هم که ، استراحت نداشتیم . آن سال گرما قابل تحمل نبود دیگر اینکه حجره من رو به شرق و مخروبه بود . فروردین را در آنجا بطور طبیعی مطالعه می کردم و می خوابیدم . اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود . وقتی می خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که با دست نان را از داخل تنور بر می دارم ، در اقل وقت و سریع !

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع ، ما بعد از شب نشستیم ، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که ، کتابی هم نوشته بنام « شناسنامه خر » آمد. مدیر مدرسه آقا سید اسماعیل اصفهانی هم بود ، به شیخ علی گفت : آقا شب نمی گذره ، حرفی داری بگو ، ایشان کاغذ روزنامه در آورد . عکس یک دختر بود که ، زیرش نوشته بود « اجمل بنات عصرها » « زیباترین دختر روزگار » گفت : من درباره این عکس سوالی می کنم . اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر بطور مشروع ازدواج کنید و یک لحظه هم خلاف شرع نباشد یا اینکه جمال علی (ع) را مستحبا زیارت و ملاقات کنید . کدام را انتخاب می کنید .
سوال حساب شده بود . طرف دختر حلال بود و زیارت علی (ع) هم مستحبی . گفت آقایان واقعیت را بگویید . جا نماز آب نکشید ،درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش گفت : سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده.

کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، وقتی (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می افتاد. نفر سوم گفت : آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (ع) معروف است که فرموده اند « یا حارث حمدانی من یمت یرنی » (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات می کند) پس ما انشاالله در موقعش جمال علی (ع) را ملاقات می کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، واقعا سوال مشکلی بود.یکی از آقایان گفت : آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت : بلی. گفت : والله چه عرض کنم (باز هم خنده حضار نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم.

کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم : من یک لحظه دیدار علی (ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی دهم. یک وقت دیدم یک حالت عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات که شیعه و سنی درباره امام علی (ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت : این آقا خود علی (ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر دهم، رنگم پریده بود. شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت : آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید ؟ نمی خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم می خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم ، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل ( مدیر ) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت : آقا دیگر از این شوخی ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است».

نظر دهید »

تقسیم 17 شتر به وسیله امام علی(علیه السلام)

ارسال شده در 3 آذر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

تقسیم 17 شتر به وسیله امام علی(علیه السلام)

گویند شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف آنها را و فرزند دومم یک سوم آنها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.
وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟
و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به آنها کمک کند، بنابراین آنها به نزد امام علی علیه السلام رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند
حضرت فرمود:
رضایت می دهید که من شترم را به شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم، پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد و در آخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.

نظر دهید »

ترس کودک از بلایای طبیعی

ارسال شده در 2 آذر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

نکنه خونه ما هم خراب بشه؟ نکنه مامان منم …؟ نکنه بابای منم مثل بابای او بچه …؟
این روزها خبر غم انگیز زلزله کرمانشاه همه جامعه را تحت تأثیر خود قرار داده است. خواهی نخواهی بچه ها هم در جریان ماجرا قرار می گیرند و ممکن است دچار احساس نا امنی و اضطراب شوند. خوب است در این مورد به چند نکته توجه داشته باشیم:

1. نباید بچه های خردسال پا به پای بزرگترها پای اخبار نشسته و شاهد ماجرا باشند. تصویر خانه های خراب و بچه های زخمی و آواره برای کودکان به هیچ وجه مناسب نیست. هنگام صحبت کردن از این جور حوادث در جمع خانواده هم باید مراقب گوشهای تیز شده بچه ها باشیم.

2. هنگام شنیدن اخبار حادثه آرامش خودتان را حفظ کنید. والدین تکیه گاه امنیت و آرامش بچه ها هستند. کمی ترس در وجود والدین موجی از ترس در کودک را ایجاد می کند. آنها نگرانی والدین را به خوبی احساس می کنند و به آن واکنش نشان می دهند.

3. اگر فرزند خردسال شما تا به حال این جور حوادث را تجربه نکرده است به او اطمینان بدهید که در شهر شما چنین اتفاقاتی نمی افتد. لازم نیست از ترس اینکه ممکن است روزی زلزله بیاید، همه حقیقت را راست و پوست کنده کف دست بچه بگذارید و آرامش او را تا مدتها به هم بزنید. به قول قدیمی ها نباید از ترس مرگ خودکشی کنیم.

4. اجازه بدهید درباره ترس و نگرانی هایش با شما صحبت کند. به صحبتهایش با دقت گوش کنید و با جملات امید بخش او را آرام کنید. نباید احساسات او را دست کم بگیریم و او را بخاطر ترسش سرزنش کنیم.

5. اگر احساس می کنید فرزند شما تحت تأثیر حادثه قرار گرفته است او را به ورزش و فعالیتهای اجتماعی و تفریحی مشغول کنید تا زیاد نتواند روی ماجرا تمرکز نماید. همچنین اگر به اندازه کافی خسته نیست او را مجبور به خوابیدن نکنید. سعی کنید قبل از خواب در کنار او باشید و برایش داستان های شیرین تعریف کنید تا به خواب برود.

6. اگر قبلاً فرزند شما زلزله، سیل یا یکی دیگر اتفاقات ناخوشایند طبیعی را تجربه کرده است با آرامش کامل به او اطمینان بدهید که همه اقدامات لازم برای محافظت خود را انجام داده اید و هیچ حادثه ای نمی تواند به شما آسیب بزند. مثلاً بگویید “خانه ما به اندازه کافی محکم هست که خراب نشود". اگر هنوز ردپای ترسهای گذشته در وجود او هست با کمک یک روانشناس روندی را برای بازسازی احساسی او شروع کنید.

آنچه که فرزندان ما با شنیدنش دچار اضطراب شدند کودکان کرمانشاهی دیدند و زیر آوار غم و اندوهش ماندند. خوب است در کنار رساندن پتو و غذا و چادر به فکر امدادرسانی عاطفی این کودکان معصوم هم باشیم.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 467
  • 468
  • 469
  • ...
  • 470
  • ...
  • 471
  • 472
  • 473
  • ...
  • 474
  • ...
  • 475
  • 476
  • 477
  • ...
  • 1338
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آوای دل

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • احترام به والدین
  • احکام
  • اخبار و رویدادها
  • اخلاقی
  • اذکار و دعاها
  • اعیاد ومناسبتها
  • امام زمان(عج)
  • بدون موضوع
  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • بیداری از خواب غفلت
  • تربیت فرزند
  • تلنگر
  • حجاب وعفاف
  • حدیث نوشته
  • حفظ قرآن
  • خداوند تبارک
  • خرافات
  • دانستنی های پزشکی
  • دهه ولایت
  • روانشناسی کودکان
  • روایات
  • سخن امیرالمومنین
  • سخنان بزرگان
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • سلامت بانوان
  • شهدا شرمنده ایم
  • صلوات
  • طب سنتی
  • طلبگی
  • عبادت و بندگی
  • عکس نوشته
  • غدیر
  • فاطمیه
  • قرآن
  • متفرقه
  • محرم
  • محرم
  • مذهبی
  • نماز
  • نهج البلاغه
  • همسرداری
  • پزشکی
  • پزشکی
  • پژوهشی

Random photo

راهکار رفع افسردگی و اضطراب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟