خودآگاهی بالاترين و والاترين كيفيتی است كه انسان از آن برخوردار است.
خودآگاهی بالاترين و والاترين كيفيتی است كه انسان از آن برخوردار است.
خودآگاهی باعث می شودكه انسان بين ” خود” و دنيايي كه در آن به سر مي برد تميز قائل شود، به زمان و گذشت زمان توجه داشته باشد ، خودش را به كنار از زمان_حال در گذشته و آينده فرض كند.
آگاهی_به_وجود خویشتن ما را، در رابطه خود با ديگران ، از دوجهت ياری می كند.
يكی اينكه كمك می كند تا بتوانيم خود را آنچنان ببينيم كه ديگران ما را می بينند و ديگر اينكه قادر می سازد تا درد و رنج ديگران را احساس كنيم و با آنان همدردي داشته باشيم.
به كار گرفتن اين توانايی و استفاده از اين ظرفيت است كه به ما “شخصيت ” مي دهد؛ يعنی مشخص بودن و جدا بودن از ديگران و در عين حال با هم بودن و همدرد و هم احساس بودن با ديگران.
اما ” شخصيت ” و توانايی هايی كه از آن حاصل می شود آسان و ارزان به دست نمی آيد . بهايی كه برای آن می پردازيم ، اضطراب و بحران_درونی است .
آگاهي به وجودخويشتن ساده و آسان نيست.
سعی در به دست آوردن هويت شخصی از دوران طفوليت آغاز می شود و تا پايان زندگی در هر سنی، ادامه می يابد و هرگاه با مانعی برخورد كند بحرانی بزرگ را موجب می شود.
انسان درجستجوی خويشتن
رولو مِی