شبهه
💎💎 شبهه
اگر اسلام دین برادری و برابری است چرا پیامبر و امامان خودشان کنیز و برده داشتند؟! و چرا اسلام بردهداری را حلال کرده است؟!
◀️ امامان علیهم السلام به هر بهانهای بردگان را آزاد میکردند مثلا خدمتکار امام سجاد علیه السلام آب بر سر حضرت میریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد، امام علیه السلام سر را بلند کرد، خدمتکار گفت: «و الکاظمین الغیظ» حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم. عرض کرد: «و العافین عن الناس». فرمود: خدا تو را ببخشد. عرض کرد: «و الله یحب المحسنین». فرمود: برو براى خدا آزادى.[4]
◀️ بردگان بعد از 7 سال باید آزاد شوند. امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفتسال آزاد میشود، صاحبش بخواهد یا نخواهد. و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفتسال حلال نیست. [5]
◀️ کفاره و مجازات برخی از تخلفات در اسلام را آزاد کردن برده قرار دادند مثل کفاره قتل عمد یا شکستن روزه عمدی و شکستن قسم.
3️⃣ اسلام به بردگان شخصیت داد؛
🔻 اسلام از نظر انسانی تفاوتی بین بردگان و انسانهای آزاد قرار نداد و معیار برتری و ارزش را تقوا قرار داد و لذا بردگان هم در جامعه میتوانستند صاحب پست و مقام و فرمانده لشکر و حتی قاضی در جامعه شوند.
4️⃣ اسلام دستو داد با بردگان رفتار انسانی داشته باشند؛
🔻 در اسلام دستورات زیادی به مدارا با بردگان شده است به طوری که آنها را شریک زندگی صاحبان خود کرده است.
🔻 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در این باره فرمودند: کسى که برادرش زیر دست اوست باید، از آنچه میخورد به او بخوراند و از آنچه میپوشد به او بپوشاند، و زیادتر از توانایى به او تکلیف نکند.[6]
🔻 و یا میبینیم حضرت علی علیه السلام وقتی برای خودش لباس میخرد برای قنبر غلامش هم همان لباس را میخرد و میفرماید: من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم؛ زیرا رسول خدا(ص) میفرمود: از آنچه خودتان میپوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود میخورید به آنها غذا دهید.[7]
🔻 بنابراین اسلام با این برنامه دقیق و جامع توانست بردهداری را سالم و بدون هیچگونه آسیبی به جامعه و دین خدا، ریشه کن کند.
💠 منابع:
[1]ـ قرب الإسناد، حمیری، عبد الله بن جعفر ، ص 87، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.
[2]ـ توبه، 60.
[3]ـ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق ، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 27، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[4]ـ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، فضل بن حسن، ص 262، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[5]ـ کافی، ج 6، ص 196.
[6]ـ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی،ج 1، ص 58، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.
[7]ـ ، مکارم الاخلاق، طبرسی، حسن بن فضلص 101، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
برگرفته از اسلام کوئست نت.