حیا همان حیای زینب
به نام خدایی که صبر و حیا را آفرید…
و برای جلوه گری آن زینب را برگزید،
که صبر فقط با زینب شناخته می شود و حیا هم…
همان"حیای"زینب که این روز ها کم کم از یاد رفته و می رود…
همین که گرمی هوا شده بهانه ای برای نپوشیدن چادر و استفاده از لباس های نازک؛یعنی حیای زینبی را از یاد برده ایم..
زینبی که در صحرای داغ و سوزان کربلا،حجاب را حفظ کرد…!
همین که به بهانه ی درس و جزوه در دانشگاه با پسران نامحرم هم کلام شده و هر دو به گناه می افتیم؛یعنی حیای زینبی را فراموش کرده ایم…
زینب که در دانشگاه عاشورا جز برای رسوایی دشمنان کلامی سخن نگفت!آن هم چه صحبتی که کسی جرأت نگاه به زینب را نداشت!
همین که به کوچکترین حرف و صحبت دیگران چادر برایمان بی ارزش می شود و می رود کنار؛یعنی حیای زینبی را از یاد برده ایم…
زینبی که همه چیزش فدای چادرش شد،حتی فرزندان و برادران عزیز تر از جانش…!
همین که چادر را بی حرمت کرده و وسیله ای کرده ایم برای نمایش جلوه هامان؛یعنی حیای زینبی را فراموش کرده ایم…
زینب که چادرش غارت شد اما حیایش نه!که بعد از غارت پوششش نگاه احدی به ظاهرش جلب نشد!
زینب همه چیزش را برای چادر داد…
اگر امروز ما امانتدار خوبی باشیم!
امروز نیز مدافعان زینب فقط کارشان دفاع از حرم نیست…
آنها از"حریم زینبی"ها هم دفاع می کنند…
از"حیای زینبی"ها نیز…
قدرشان را بدانیم…
آنها قربانی می شوند تا چادر زینب قربانی نشود…
درست مانند خود زینب…