آوای دل

خانهتماس ورود

موضوع: "بدون موضوع"

انصاف یعنی:

ارسال شده در 3 مهر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

انصاف یعنی؛

اگه روزهای سخت رسید
روزهای خوب زندگیت یادت بمونه
انصاف یعنی
بدونی خدای روزهای سخت
همون خدای روزهای خوبه

منصف باشیم

موفقیت به سمت کسانی میرود که قدرت اراده قوی تری دارند . پس روزتان را با اراده ای قوی شروع کنید.

روزتان را با تفکر به آنچه که دیروز موفق به انجامش نشدید، شروع نکنید بلکه روزتان را با تفکر به آنچه امروز انجام خواهید داد، شروع کنید .

امروز یک روز معمولی نیست، بلکه شانس دیگری برای شماست که رویاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید .

برایتان روزی عالی آرزو میکنیم….

نظر دهید »

بگویید دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند

ارسال شده در 2 مهر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

آقای خامنه‌ای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند :

فریاد می‌زد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنه‌ای! من باید شما را ببینم»
حضرت‌آقا پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟»
«حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره».
حضرت‌آقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و می‌فرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی داری؟»
شهید بالازاده می‌گوید: آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
حضرت‌آقا می‌فرمایند:چرا پسرم؟

?شهید بالازاده به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده می‌گوید: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم, می‌گوید 13 ساله‌ها را نمی‌فرستیم, اگر رفتن 13 ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانند؟»
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و می‌فرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»شهید بالازاده هیچ چیز نمی‌گوید، فقط گریه می‌کند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می‌رسد.

?حضرت‌آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و می‌فرمایند: «آقای…! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید»

حضرت‌آقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» .

نظر دهید »

سلام من به رقیه(س)

ارسال شده در 2 مهر 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

سلام من بہ رقیہ بہ خاندان ڪریمش

بہ گوشواره و زلف و بہ اجتہاد رفیعش

سلام من بہ رقیہ بہ شام و ڪنج خرابہ

بہ دسٺ و بال عمویش بہ تشنگے حبیبش

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 798
  • 799
  • 800
  • ...
  • 801
  • ...
  • 802
  • 803
  • 804
  • ...
  • 805
  • ...
  • 806
  • 807
  • 808
  • ...
  • 1338
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آوای دل

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • احترام به والدین
  • احکام
  • اخبار و رویدادها
  • اخلاقی
  • اذکار و دعاها
  • اعیاد ومناسبتها
  • امام زمان(عج)
  • بدون موضوع
  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • بیداری از خواب غفلت
  • تربیت فرزند
  • تلنگر
  • حجاب وعفاف
  • حدیث نوشته
  • حفظ قرآن
  • خداوند تبارک
  • خرافات
  • دانستنی های پزشکی
  • دهه ولایت
  • روانشناسی کودکان
  • روایات
  • سخن امیرالمومنین
  • سخنان بزرگان
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • سلامت بانوان
  • شهدا شرمنده ایم
  • صلوات
  • طب سنتی
  • طلبگی
  • عبادت و بندگی
  • عکس نوشته
  • غدیر
  • فاطمیه
  • قرآن
  • متفرقه
  • محرم
  • محرم
  • مذهبی
  • نماز
  • نهج البلاغه
  • همسرداری
  • پزشکی
  • پزشکی
  • پژوهشی

Random photo

راهکار رفع افسردگی و اضطراب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟