در عاشورای سال ۶١ هجری مردم سه دسته تقسیم شدند.
در عاشورای سال ۶١ هجری مردم سه دسته تقسیم شدند.
1⃣یک دسته اصحاب حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بودند که در مدار محبت و عشقبازی با امام زمانشان چنان جلو رفتند که به مقام فناء رسیدند تا جایی که در ردیف امام معصوم، مردم تا قیامت بر آنها سلام می فرستند،
“وَ عَلَی الاَرواح الَتی حَلَّت بِفِنائک”
این دسته آنقدر در کسب صفات حمیده جلو رفتند که در امام زمانشان حل شدند مثل شکر و آب وقتی هم حل می شود می گویند: شربت شده، دیگر نه آبی هست نه شکری، یکی شدند، جدا از هم نیستند.
با یک انتخاب صحیح و استقامت بر حق و وفای به عهد به این مقام رسیدند.
⬇️⬇️⬇️
2⃣دسته دوم شیعیانی بودند که از مدینه تا کربلا قدم به قدم همراه حضرت سیدالشهداء بودند، شب عاشورا در خیمه، بعد از فرمایشات حضرت، رفتند!
حب دنیا، حب زن و فرزند و عدم داشتن عزم راسخ و بی استقامتی، آنها را از امام زمانشان جدا کرد.
این دسته رفتند و امام زمانشان را تسلیم دشمن کردند. (نسبت به امام زمانشان بی تفاوت بودند.)
کاری که ما هم با امام زمانمان می کنیم، اکثرا به یاد امام زمان نیستیم.
گاهی انسان به یک وادیی می رسد که باید بین امام زمانش و دنیا، یکی را انتخاب کند.
⬇️⬇️⬇️
3⃣دسته سوم آنهایی بودند که از اطراف کوفه آمده بودند برای جنگ با حضرت سیدالشهداء علیهالسلام.
خیال نکنید آدمهای کافر و بی دینی بودند یا امام حسین علیهالسلام را نمی شناختند. کسانی بودند که خودشان نامه نوشته بودند و حضرت را دعوت کرده بودند!
چه می شود که شیعه به جنگ با امام زمانش می رود؟!
▪️استاد حاج آقا زعفری زاده