آوای دل

خانهتماس ورود

موضوع: "بدون موضوع"

روش برخ.رد با همسر بد قلق

ارسال شده در 14 مرداد 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

?روش برخورد با همسر بدقلق

✍️با یه همسر عصبانی و بد قلق و مرافعه گر، به چند روش میشه برخورد کرد.

?یه روشش اینه که باهاش “برای خداوند سبحان"، برخورد کنی. و بعد از داد زدنش بروی پهلوش و با نرمی بهش بگی: حالا آروم شدی؟ کاری هست انجام بدم؟ و پاهات رو به پاهایش بچسبونی و از نصیحت و خرده گیری دوری کنی و مثل مادری که براش مهم نیست که بچه ای که گیرش آمده سالم هست، یا سالم نیست،قشنگ هست یا قشنگ نیست؟ برای خوشی و سلامتی اون تلاش کنی، نه برای سلامتی و خوشی خودت. و مثل عابد و زاهدی که هدف تمام کارهاش آخرت هست، هدفت خدمت به همسرت برای جلب رضای خدا باشه، نه اینکه با خودت بگی اگر همسرم رو عوض کنم و یا اینکه با یکی دیگه اگر ازدواج می کردم خوشی بیشتر و اعصاب خوردی کمتری داشتم. نتیجه اینه: بعد از مدتی خواهی دید که همسر همیشه عصبانی ات، آروم و شاد و شنگول شده.

?منظورم اینه که با خودت بگو: برای رضای خدا جلویش بلند میشم، احترامش میگذارم، پشت سرش حرف نمی زنم و می بخشمش و به خاطر رضای خدا، وقتی عصبانی هست و داد و فریاد می زنه، من آروم میشم و جوابش رو نمی دم و حالیش نمی کنم و وارد چرخه دعوا نمیشم و در موقعیت مناسب و زمان مناسب باهاش به نرمی موجبات رشد او را فراهم می کنم و خدایا تو شاهد هستی که برای رضای تو قدم برمیدارم(دکتر ایمانی فر).

نظر دهید »

خواهرم قدر بدان!

ارسال شده در 14 مرداد 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

خواهرم قدر بدان❗️
چادرت ارثیه زهرا بود❗️
یادگاری که سر زینب بود
و همه
پدر و هر دوبرادر
همه حساس به آن چادر خاکی بودند.??
???
تا علی ضربت خورد?
گفت زینب گل بابا?
علی و آل علی
به فدای تو و این چادر تو?
نگذاری که بیفتد به زمین??
???
تا حسن شد جگرش پاره به جامی از زهر??
گفت خواهر
به همان لحظه مادر
که زمین خورد قسم
چادر از دست نده?
???
و گمانم که حسین
وسط معرکه کرب وبلا‼️?
یک نگاهش به سوی لشکر دشمن
و نگاهی دگرش سمت همین چادر زینب بوده????
هر نگاهی که به خواهر می کرد
چادرش را می دید???
فکر و ذکرش و خیالش
همه می شد راحت
???
به گمانم وسط آن گودال
نگران حرم و چادر زینب بوده???
همه خون ها به فدای تو و آن چادر تو?
زینبم تو حواست باشد.?
???
اینک اما امروز‼️‼️
خواهرم❗️
از همان روز نخست
سنبل غیرت ما چادر مشکین تو بود?
این همه خون جگر ها
این همه نیزه و سرها
همه رفتند که تو
بشوی چادری و زهرایی???

وارث چادر زینب نکند خون به دل مهدی زهرا بکنی….????
????????????
❤️کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است❤️️

نظر دهید »

داستان عروس خوش بیان

ارسال شده در 14 مرداد 1396 توسط ترنم در بدون موضوع

? داستان عروس خوش بیان
مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت :
تو توانستی در عرض سی روز پسرم را ملتزم به انجام نمازهایش در مسجد بکنی .. کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم !
واشک در چشمانش جمع شد ..

عروس جواب داد : مادر داستان سنگ و گنج را شنیده ای ؟

می گویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود ، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد ..
با پتکی سنگین نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد …و خسته شد .. مردی از راه رسید و گفت : تو خسته شده ای ، بگذار من کمکت کنم ..
مرد تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست ، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد !!
طلای زیادی زیر سنگ بود ..
مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت : من پیدایش کردم ، کار من بود ، پس مال من است ..
مرد گفت : چه می گویی من نود ونه ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی !
مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند .. و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند ،

مرد اول گفت : باید مقداری از طلا را به من بدهد ، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم…
و دومی گفت : همه ی طلا مال من است ، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم …

قاضی گفت :
مرد اول نود و نه جزء آن طلا از آن اوست ، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست .. اگر او نود ونه ضربه را نمیزد ، ضربه صدم نمی توانست به تنهایی سنگ را بشکند …

و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که نماز بخواند بدون خستگی .. ، و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم

چه عروس خوش بیان و خوبی، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد ..
و نگفت : بله مادر من چنینم و چنانم ، تو نتوانستی و من توانستم …

بدین گونه مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی ثمر نبوده است ..

? اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه می گیرد …

? جای بسی تفکر و تأمل دارد ، کسانی که تلاش دیگران را حق خود می دانند کم نیستند … اما خداوند از مثقال ذره ها سؤال خواهد کرد .

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1135
  • 1136
  • 1137
  • ...
  • 1138
  • ...
  • 1139
  • 1140
  • 1141
  • ...
  • 1142
  • ...
  • 1143
  • 1144
  • 1145
  • ...
  • 1338
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آوای دل

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • احترام به والدین
  • احکام
  • اخبار و رویدادها
  • اخلاقی
  • اذکار و دعاها
  • اعیاد ومناسبتها
  • امام زمان(عج)
  • بدون موضوع
  • بسم الله الرحمن الرحیم
  • بیداری از خواب غفلت
  • تربیت فرزند
  • تلنگر
  • حجاب وعفاف
  • حدیث نوشته
  • حفظ قرآن
  • خداوند تبارک
  • خرافات
  • دانستنی های پزشکی
  • دهه ولایت
  • روانشناسی کودکان
  • روایات
  • سخن امیرالمومنین
  • سخنان بزرگان
  • سخنان مقام معظم رهبری
  • سلامت بانوان
  • شهدا شرمنده ایم
  • صلوات
  • طب سنتی
  • طلبگی
  • عبادت و بندگی
  • عکس نوشته
  • غدیر
  • فاطمیه
  • قرآن
  • متفرقه
  • محرم
  • محرم
  • مذهبی
  • نماز
  • نهج البلاغه
  • همسرداری
  • پزشکی
  • پزشکی
  • پژوهشی

Random photo

راهکار رفع افسردگی و اضطراب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟