آوای دل

ترس از پزشک، آمپول، بیمارستان و … یکی از شایع ترین ترس هایی است که در کودکان دیده می شود، البته این ترس حتی در برخی از بزرگسالان نیز وجود دارد اما ترس در کودکان می تواند مانع تحمل درمان و مداوا گردد.

دلایل ترس از آمپول و دکتر

فرزند شما هیچ تصوری از نتیجه درمان و مداوا توسط پزشک ندارد، پس از نظر او تحمل درد احمقانه و ظالمانه است. به همین دلیل کودکان از هر شخصی با روپوش سفید از جمله پزشک و دندان پزشک می ترسند و با بیقراری، گریه و زاری، داد و بیداد مانع از انجام درمان می شوند.

چه باید کرد؟

هیچ گاه برای ترساندن کودک و مانع شدن او از انجام کار اشتباه، از آمپول و تهدید به آمپول زدن، پزشک و امثال آن استفاده نکنید. با این کار ترس کودک از این مسایل تشدید می یابد.

از طریق بازی کودک را به این مسائل علاقه مند نمایید. وسایل پزشکی مخصوص بازی را تهیه کرده و نام و کاربرد آن ها را به او توضیح دهید. مثلا اجازه دهید با آینه کوچک دندان های شما و خودش را در منزل معاینه کند.

هیچ گاه به فرزندتان دروغ نگویید. مثلا هنگامی که می خواهید او را نزد پزشک و یا به بیمارستان ببرید نگویید قرار است به پارک یا سینما برویم. همچنین به او نگویید در بیمارستان کسی او را اذیت نمی کند و یا آمپول دردی ندارد، بلکه همه چیز را به طور واقعی برایش شرح دهید و فواید درمان را برایش توضیح دهید.

در هنگام تزریق به او بگویید به آمپول فکر نکند بلکه شروع به شمارش کند، مثلا بگویید اگر از 1 تا 10 بشماری تمام می شود. می توانید در مورد موضوعات مورد علاقه اش صحبت کنید یا از او بخواهید شعر بخواند.

اگر ترس شدیدی از آمپول و پزشک دارد حتماً این موضوع را از قبل به پزشک اطلاع دهید.

در کنار فرزندتان باشید و بدانید صبر و تحمل و آرامش شما و حمایت تان از کودک می تواند در رفتار او موثر باشد.

آیا آن چه در بعضی از كتاب ها آمده كه امام حسین علیه السلام به خاطر خوابی كه دیده بودند تصمیم حركت به سوی كوفه گرفتند صحیح و منطقی است؟

درباره حركت و فلسفه قیام امام حسین علیه السلام كتاب های زیادی نوشته شده، كه می توان با مراجعه به این كتاب ها از فلسفه قیام بزرگ حضرت آگاهی كامل به دست آورد. درباره خواب امام حسین علیه السلام و اینكه فقط به خاطر خواب تصمیم بر حركت گرفته، لازم است به چند نكته توجه شود.
1. خوابی كه امام یا پیامبر می بیند با خوابی كه دیگران می بینند متفاوت است. خواب آنان حجت و علم است.
2. علاوه بر آن اگر در خواب دستوری از سوی پیامبر دریافت شود، این دستورحجت است.
از این رو اگر حركت امام به جهت خواب هم باشد، مشكلی نخواهد داشت، امّا خواب امام در شبی بود كه فردای آن روز از مكه حركت كرد. [1] و اصل حركت و هدف قیام امام از مدینه شكل گرفت و پیش از آن نیز امام تصمیم به قیام داشت. تنها منتظر بود تا شرایط و عهدی كه امام حسن علیه السلام با معاویه بسته بود مدت آن سپری شود كه پس از مرگ معاویه این هدف حاصل شد. علاوه بر آن، دعوت كوفیان از امام نیز قبل از این خواب بود. از این رو وقتی امام از مدینه حركت كرد [و حركتش نیز سری بود،] انگیزه امام از همان جا روشن است، چرا كه برای یزید از امام بیعت خواستند و امام از بیعت امتناع كرد.
بنابراین نمی توان خواب امام را تنها عامل حركت امام دانست؛ امام با هدف احیای دین و انگیزه دفاع از سنت پیامبر و خط بطلان كشیدن به خلافت امویان و… كه بنام دین اسلام و جانشین پیامبر بر مردم حكومت می كردند دست به قیام زد و برای آن برنامه ریزی كرده بود.
خواب امام علی علیه السلام كه جدش را در خواب دید خبر غیبی بود از غایت قیامش و نتایج آن، كه امام را در تصمیم خود بدون تردید و با انگیزه بیشتر جدی نمود.

پی نوشت:
1. ابن طاوس، لهوف، ص63. مجلسی، بحارالانوار، ج46، ص264.

چرا خداوند نخواست كه حضرت زينب(س) در روز عاشورا به شهادت برسند؟

حضرت زينب سلام الله عليها و حضرت سجاد عليه السلام نقش مهم روايتگري حادثه کربلا در جهت بيداركردن وجدانهاي خفته و غبارگرفته را به نحو احسن ايفاء كردند.
اين نقش آفريني در چند محور بررسي مي شود:
1⃣تبيين و نقل خود رويدادها و حوادث جانگدازي كه هر انسان با فطرت و با وجداني را بيدار و هوشيار مي نمود.
2⃣تبيين اهداف و مقاصدي كه امام حسين(ع) با يارانشان به خاطر زنده نگه داشتن آنها به مقام رفيع شهادت نايل شدند.
3⃣ خود حضور فيزيكي و صرف شركت انسان هاي غم ديده و مصيبت زده در كاخ عبيدالله و كاخ يزيد، خود گواهي عيني بر حقانيت و مظلوميت اهل بيت عصمت عليهم السلام بود كه مي توانست تأثير رواني شگرفي در ناظرين داشته باشد.
4⃣ زينب سلام الله عليها نقش پرستار و تسلي دهنده و پناهگاه عاطفي نسبت به يتيمان و كودكان و حتي نسبت به حضرت سجاد عليه السلام را به خوبي ايفاء نمود، اگر اين نقش عاطفي و پشتوانه روحي نبود، شايد اين حادثه آن طور ه بايد و شايد تأثيرگذار نمي بود.
بنابراين زينب سلام الله عليها با ايفاي اين چهار نقش عمده و با سخنراني هاي آتشين و علي وار خود، عامل بقاء و استمرار حركت عاشورا گرديد و اين از حكمت ها و مصلحت هاي الهي بود كه زينب عليها سلام همراه اين كاروان باشد تا بعدا نقش روايتگري آن را به خوبي انجام دهد.