به علاوۀ کربلا، منهای میانمار
به علاوۀ کربلا، منهای میانمار
“هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این همه خونسردی و سکوت بین المللی و بی خیالی دولت داخلی سرکوب نشده بود".
این ها سخنان “شیخ عبدالله المعروف” روحانی مبارز اهل میانمار است.
طبق آن چه سال 1391 منتشر شد تنها در آن زمان قریب به 200 هزار مسلمان آواره و بی خانمان در میانمار وجود داشتند و آمار کشته ها به بالاتر از 52 هزار نفر رسیده بود در حالی که بیش از 50 روستا و 26 مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شده بودند.
همین چند روز قبل نیز سازمان ملل طی بیانیهای اعلام کرد که تعداد کشتههای مسلمانان روهینگیا در میانمار بیش از هزار نفر است.
برای متورم شدن رگ های غیرت همین مقدار از آمار و ارقام کفایت می کند اما معلوم نیست چرا هنوز عده ای در خواب هستند و صدایشان در نمی آید.
چرا اهل دین و دیانت و منبر و محراب فریاد نمی کشند؟
چرا کسانی که در ماه رمضان و اندکی بعد در ماه محرم و صفر دسته عزا و ماتم و هیئت برپا کرده و می کنند نمی خواهند از لاک خود بیرون بیایند و به اطرافشان نگاه کنند؟
مگر حسین بن علی علیه السلام نفرمود که من برای برپا شدن حق و سقوط باطل قیام کرده ام؟ آیا فریاد کشیدن برای مظلومین میانمار جزء مصادیق حق نیست؟
این چه منطقی است که برخی را وا می دارد تا برای ظلم های روا رفته در حق اهل بیت علیهم السلام هرچه می توانند و از دستشان بر می آید انجام بدهند اما مظلومین زمان خودمان را به حساب نمی آورند؟
به قول رهبر عزیز ما “ممکن است یک چند نفر متعصّب مذهبی هم در این قضیّه تأثیر دارند لکن یک دولت دارد این کار را میکند؛ مسئله سیاسی است.” و دین ما یکپارچه سیاست است. نمی توانیم با سیاست کار نداشته باشیم.
دین بدون سیاست یعنی اهمیت دادن به کربلا و فراموش کردن مردم مسلمان میانمار.
عباس زکی زاده
پنجشنبه بیست و سوم شهریور 96