آیا هدف امام حسین علیه السلام از قیام تشكیل حكومت بود؟
آیا هدف امام حسین علیه السلام از قیام تشكیل حكومت بود؟
تأسیس حكومت حق و عدالت اسلامی از اهداف عالیه دعوت اسلام و از عناصر مهم اجتماعی اسلام است كه در هر عصر مسلمانان وظیفه دارند آن را در رأس برنامه های اصلاحی و اسلامی خود قرار داده و در تأسیس آن كوشا باشند.
مقدمتاً باید گفت: در این مورد كه فلسفه ی واقعی قیام امام حسین علیه السلام چه بوده است، نظریات گوناگونی ارائه شده است كه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
تقریباً همه ی كسانی كه در رابطه با قیام امام حسین علیه السلام كتاب نوشته اند در این امر اتفاق نظر دارند كه هدف امام حسین علیه السلام اصلاح جامعه بود. برخی قائلند امام حسین علیه السلام می خواست حكومت تشكیل دهد.
آیت الله صافی گلپایگانی قائل است كه «تأسیس حكومت اسلامی امكان نداشت و چون امكان نداشت پس هدف قیام هم نبود» [1]. همین نویسنده قائل است: «شما گمان می كنید اینكه می گوئیم كشته شدن مطلوب امام بوده با صرف نظر از آثار و فوائد آن بوده است؟ شما كاملاً در اشتباه هستید… اینكه می گوئیم شهادت محبوب امام بوده و امام به آن اشتیاق داشته یعنی در زمینه ی دَوَرانِ امر میان بیعت با یزید و تصویب حكومت او و شهادت البته شهادت محبوب است» [2]. در جای دیگری می نویسد: «پر واضح است كه حكومت مردی شریر… مانند یزید برای اسلام بزرگترین خطر و ضربه بود و اگر بدون عكس العمل جلو می رفت، و از طرف كسی انكار نمی شد مفاسد آن جبران ناپذیر و سبب محو آثار می گشت» [3]
بنابراین ایشان هم، هدف امام حسین علیه السلام را اصلاح جامعه می داند، جامعه ای كه با حكومت یزید به سوی خطر و نابودی در حال حركت بود.
علامه عسكری نیز با این نظریه مخالف نیست. ایشان هم قائل است كه امام حسین علیه السلام می خواست وضع موجود را تغییر دهد. «امام حسین علیه السلام به مكه رفت. مردم دور ایشان جمع شدند و به سخنان او گوش دادند. او از سیره ی جدش با آنان سخن گفت و از انحراف خلیفه از آن سیره… سپس دعوتش را آشكار كرد و امت اسلام را به قیام مسلحانه بر علیه خلافت دعوت كرد و خواستار تغییر وضعیت موجود شد» [4]
اما مطلبی كه ایشان بیان كرده و نظر شخصی ایشان است این است كه «در صورت اینكه آن حضرت به حكومت می رسید نمی توانست بدعتهای معاویه از جمله لعن پدرش علی علیه السلام را بر دارد» كه به نظر می رسد این نظریه چندان صحیح نیست. چرا كه اگر حكومت اسلامی تشكیل می شد قطعاً عمال و كارگزاران اسلامی اجازه نمی دادند این بدعت ها و لعن ها باقی بمانند چون اولاً كسی كه این بدعت ها را نهاد معاویه و امثال او بودند كه هرگز در جایگاه امام قرار نداشتند، ثانیاً مگر عمر بن عبدالعزیز در زمان حكومتش موفق نشد كه لعن علی علیه السلام را بردارد و آن اصلاحات را انجام دهد، مگر آن اصلاحات جز با خواست او بود؟ آیا كسی توانست مخالفت كند. در تأئید این سخن، آیت الله صافی می نویسد: «حكومت اسلامی اگر تأسیس می شد، مردم طعم آزادی را می چشیدند و حقوق پایمال شده ی ضعفا و طبقه سوم احیا می گردید… و تحقق اهداف اسلام به نحو كامل جز در سایه حكومت اسلامی امكان پذیر نیست و فقط حكومت اسلامی مجری تمام عیار احكام خدا و محقق هدفهای قرآن است» [5]
نتیجه گیری:
در اینكه فلسفه واقعی قیام امام حسین علیه السلام چه بوده است نظریات مختلفی ارائه شده است از جمله این نظرات می توان به تشكیل حكومت اسلامی، امر به معروف و نهی از منكر، شهادت و… اشاره كرد كه آثار آن كمتر از تشكیل حكومت نبوده و در طول تاریخ این آثار تا به امروز به اثبات رسیده است. همه این نظریات در اینكه هدف اصلی امام حسین علیه السلام اصلاح جامعه بوده مشترك هستند. علامه عسكری نیز این بیان را قبول دارد. نظری كه ایشان بیان كرده مربوط است به فرض تشكیل حكومت اسلامی و بعد از آن توانائی و یا عدم توانائی امام حسین علیه السلام در احیاء اسلام واقعی. این یك نظریه شخصی است كه البتّه ایشان برای نظر خود دلائلی هم دارد اما به نظر می رسد این دلائل چندان محكم نیستند. اكثر علما قائلند كه اگر ایشان می توانستند حكومت تشكیل دهند، قطعاً می توانستند احكام واقعی اسلام را به نحو كامل اجرا كنند.
پی نوشت:
1. صافی گلپایگانی، لطف الله، شهید آگاه، مشهد، مؤسسه نشر و تبلیغ، چاپ سوم، 1366 ش، ص50.
2. صافی، همان، ص32.
3. صافی، همان، ص35.
4. مقدمه مرآة العقول، پیشین، ج2، ص493.
5. صافی، همان، ص44 و 45.