زندگانی امام سجّاد علیهالسلام :
زندگانی امام سجّاد علیهالسلام :
نام مباركش على و فرزند امام سوم حضرت حسين بن على عليه السّلام و ششمين تن از چهارده معصوم (علیهم السّلام ) است.
به سال ٣٨ ه. در مدينه به دنيا آمد. گفتهاند كه مادر گرامىاش #شهربانو، دختر يزدگرد سوم -پادشاه ايران-است.
پنجاه و هفت سال در دنيا زيست:
دو سال در روزگار امامت جدّش حضرت علىّ بن ابى طالب (ع) ، ده سال در عهد امامت عمويش حضرت حسن بن على (ع) و يازده سال در زمان امامت پدر والامقامش حضرت حسين بن على (ع) و خود، سى و چهار سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت ( مصنفات شيخ مفيد ، ١١/جزء دوم/١٣٧) .
از القاب شريف او است: زينالعابدين و سجّاد. كنيۀ مباركش ابوالحسن ثانى و ابومحمّد است.
فضائل و مناقب:
همانند ديگر بزرگان معصوم (ع) خُلق و خويى بس الهى و انسانى داشت و دوست و دشمن وى را ستودهاند. از آشكارترين ويژگىهاى اخلاقى امام سجّاد (ع) ، عبادت و طاعت فراوان او است و بدين روى، پيامبر اسلام (ص) او را زينت عابدان بهشت (زينالعابدين) خوانده است ( بحارالانوار ، ٤٦/٣) .
پيوسته به نماز و مناجات و دعا و زارى در پيشگاه خدا بود. چنان در عبادت مىگريست كه او را «الْبَكّاء» گفتهاند و از كثرت سجده، لقب «سيّدالسّاجدين» بدو دادهاند. پيشانى مباركش بر اثر سجدههاى طولانى پينه داشت و بدين روى، آن امام همام (ع) را «ذو الْثَّفَنات» خواندهاند به معناى كسى كه پيشانىاش پينه گرفته است ( علل الشّرائع ، ٢٣٢) .
امامت:
بنابر نصّ پيامبر اسلام (صلى الله علیه وآله ) و اميرمؤمنان (ع) و نيز وصيّت امام حسين (ع) ، امام چهارم حضرت على بن الحسين (ع) است ( مصنّفات شيخ مفيد ، ١١/ ١٣٨ و ١٣٩؛ الغيبة ، ٩١) .
افزون بر اين، برترى علمى و عملى امام سجّاد گواه بر اين است كه پس از شهادت حضرت حسين بن على (ع) او شايستۀ خلافت و امامت است. چون، امام حسين بن على (ع) عليه #حكومت_اموى قيام كرد و راهى كربلا شد، فرزندش حضرت سجّاد نيز همراه او بود. امام زين العابدين (ع) در اين هنگام، بيست و سه ساله بود و ميان راه بيمار گشت. بيمارى چنان شدّت يافت كه آن حضرت ناى حركت نداشت. با اين حال، از پدر جدا نشد و او را تنها ننهاد. مصلحت الهى بر آن گشت تا او در كربلا شهيد نگردد و امامت مسلمانان را بر عهده گيرد و پيام #كربلا را زنده نگاه دارد و نهضت امام حسين (ع) را دوام و قوام بخشد. خطبههاى آگاهىبخش امام، پس از ماجراى كربلا در كوفه و شام و تأثير آن بر بيدارى مسلمانان، گواهى است بر اين حقيقت ( الملهوف ، ٢٢٨-١٩٩) .
روزگار امامت:
آغاز امامت حضرت سجّاد (ع) با شدّت يافتن انحراف خاندان بنى اميّه همراه بود و از اين رو، روزگار آن امام همام (ع) را مىتوان داراى حسّاسيّتى ويژه دانست. پنج تن از امويان در سالهاى زندگى امام سجّاد به حكومت رسيدند: يزيد بن معاويه، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك مروان و وليد بن عبد الملك. شيوۀ برخورد امام با حاكمان اموى به گونهاى بود تا بيدادگرى و ستمكارى آنان نزد مردم آشكار گردد ( اعلام الورى ، ٢٥٢) .
امام (ع) با #تدبير و سياستى ويژه تعاليم راستين اسلام را مىگسترانيد.
تدبير امام سجّاد (ع) بر دو محور استوار بود:
الف. برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بيدار ساختن وجدان دينى آنان.
تنها گذاشتن امام معصوم (ع) و تن دادن به حكومت جور، گناهى بود كه امام همواره از آن سخن مىگفت و در خطبهها و اعلاميههاى عمومى خويش، مردم را از آن هشدار مىداد
ب. طرح و اجراى برنامههاى فكرى و عقيدتى و برانگيختن احساسات روحى و روانى مردم كه به تقويت انگيزهها و گرايشهاى دينى مىانجاميد. برپا ساختن مراسم عزاى حسينى (ع) ، گريستن بر امام حسين (ع) و تشويق مردم بدين كار، آموختن ادعيه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابى به مردم و پرورش شاگردان عالِم-كه برخى از آنان از سازندگان تمدّن اسلامى شدند-مهمترين فعّاليتهاى امام (ع) در اين عرصه بود. بدين سان، امام سجّاد (ع) نه تنها پس از شهادت پدر گوشۀ انزوا اختيار نكرد و از سياست و فعاليّتهاى اجتماعى كناره نگرفت، بلكه همانند پدر، امامى انقلابى و ظلمستيز بود. تفاوت قيام او با قيام امام حسين (ع) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مىطلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مىكرد. شيوۀ كارساز امام (ع) در مبارزه با حكومت، سرانجام امويان را واداشت تا براى بقاى خويش چارهاى بينديشند و ناجوانمردانه آن امام همام (ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجّاد (ع) در سال ٩٥ ه. پيش آمد و عاملان وليد بن عبدالملك، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگى به شهادت رساندند. مرقد مطهّر ايشان در قبرستان بقيع جاى دارد ( مناقب آل ابىطالب ، ٤/١٨٩)