شفای مادر
شفای مادر
دعایش فقط شفای مادرش شده بود .شب آخر وقتی به این بند زیارت رسید که بابی انت و امی بغضش ترکید.
گفت از اینجا به بعد را هر طور تو صلاح می دانی.
شب اول پیاده روی اربعین خبر پرکشیدن مادرش را دادند.همسفر فرزند شهیدش شده بود.
شفای مادر
دعایش فقط شفای مادرش شده بود .شب آخر وقتی به این بند زیارت رسید که بابی انت و امی بغضش ترکید.
گفت از اینجا به بعد را هر طور تو صلاح می دانی.
شب اول پیاده روی اربعین خبر پرکشیدن مادرش را دادند.همسفر فرزند شهیدش شده بود.
شفای مادر
دعایش فقط شفای مادرش شده بود .شب آخر وقتی به این بند زیارت رسید که بابی انت و امی بغضش ترکید.
گفت از اینجا به بعد را هر طور تو صلاح می دانی.
شب اول پیاده روی اربعین خبر پرکشیدن مادرش را دادند.همسفر فرزند شهیدش شده بود.
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه:
” اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید ”
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه:
“بلند شو بلند شو”
گاو هیچ حرکتی نمیکنه…
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه:
” بلند شو بلند شو رو پات بایست”
بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه:
“سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی ”
گاو با هزار زور پا میشه..
صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه:
” گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم …گوسفند رو قربوني كنيد… ”
نتیجه اخلاقی:
خودتونو نخود هر آشی نکنید !